سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ملاباسم کربلایی ( بعد ما اشوفک ) به همراه ترجمه فارسی

دوشنبه 87/6/18 6:10 عصر| | نظر

ملاباسم کربلایی ( بعد ما اشوفک ) به همراه ترجمه فارسی چاپ ارسال به دوست
نویسنده مدیریت   
1387/06/12 ساعت 00:30:00

Imageنوحه بسیار زیبای ملاباسم کربلایی ( بعد ما اشوفک ) به معنی دیگر نمی بینمت ... به همراه متن عربی و ترجمه فارسی توسط سایت ذاکرین را می توانید از طریق ادامه مطلب به صورت صوتی دریافت کنید.
 

دریافت فایل

متن عربی به همراه ترجمه فارسی

 

أخاف امن اعوفک بعد ما أشوفک اذا ما تجینی أقدر ظروفک
می ترسم وقتی رهایت میکنم دگر تو را نبینم اگر نیامدی وضعیتت را درک میکنم
طویله رحلتی وأخاف برجعتی بعد ما أشوفک
سفرم طولانیه و می ترسم وقتی که برگشتم دگر تو را نبینم

یا عباس اختک آنا ولا تبارحنی
عباس منم خواهرتم و مرا فراموش نکن
چنت انته تمسینی وتصبحنی
خودت صبح ها و شب ها به من سر می زدی
فرقتک ذلتی وشوفک یفرحنی
فراقت ذلت منه و دیدارت مرا خوشحال می کند
کلام الشامت بفرقاک یجرحنی
حرفهای طعنه زنها بر فراقت مرا زخم می کند
یا لیت الموت أخذ روحی و یریحنی
ای کاش مرگ جانم را می گرفت و راحتم می ساخت
إذا أنساک الله لا یسامحنی ..
خدا مرا نبخشد اگر فراموشت کردم
أخاف أشتکیلک وأعذب دلیلک وأرید بدموعی أبرد غلیلک
میترسم درد دل کنم برات ،  دلت را به درد آورم و می خواهم با اشک هایم جگرت را خنک کنم
تودعک دمعتی وأخاف برجعتی بعد ما أشوفک
اشک هایم با تو وداع میکند ومیترسم وقتی برگشتم دیگه نبینمت
أخاف امن اعوفک بعد ما أشوفک اذا ما تجینی أقدر ظروفک
میترسم وقتی رهایت میکنم دگر تو را نبینم . اگر نیامدی وضعیتت را درک میکنم
طویله رحلتی وأخاف برجعتی بعد ما أشوفک
سفرم طولانیه ومیترسم وقتی که برگشتم دگر تو را نبینم

أودعک یاابن ابویه او للیسر أطلع
پسر پدرم با تو وداع می کنم و به اسارت می روم
واعوفک بدر غایب نوره بالمصرع
و تو را رها می کنم همچون ماهی که نورش در قتله گاهش غایب شد
مثل جسمک توذر قلبی وتقطع
همچون بدنت دلم قطعه قطعه و ذره ذره شد
کلامی اویاک صار یترجمه المدمع
اشک هایم ، سخنان من با تو را ترجمه می کند
اذا ارجع یا خویه اشراح اتوقع
اگر برگشتم برادرم چه چیزی را توقع کنم
اذا ارجع اشوفک بعد من ارجع ..
اگر برگشتم آیا دوباره تو را خواهم دید
اباصر دلیلی سفرتی ورحیلی قلت له عجیبه افارق کفیلی
چشم دلم را در سفرم باز می کنم و به او گفتم عجیب است سرپرستم را رها می کنم
اعلى فقدک حسرتی واخاف برجعتی بعد ما أشوفک
بر فراقت حسرت می خورم و می ترسم وقت برگشتنم دیگر نبینمت
أخاف امن اعوفک بعد ما أشوفک اذا ما تجینی أقدر ظروفک

 


مشترک RSS وبلاگ شوید

آرشیوها

پیوند‌ها